پاسخ: به نظر میآید مراد شما این است که آیا در میان این همه افراد، تعداد 313 نفر یار وجود ندارد؟ باید گفت: همانگونه که یک رشته علل و عوامل باعث غیبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنین ظهور امام نیز مشروط به تحقق زمینهها و شرایط آن است و تا این شرایط فراهم نشود، ظهوری نخواهد بود. یکی از شرایط عمده، وجود یاورانی است که به همراه امام بار قیام را بر دوش بکشند و تا آخر از همراهی و یاری رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. سدیر صیرفی در گفت و گویی با ـ امام صادق(ع) درباره عدم قیام میگوید: حضرت مرا به خارج مدینه برد تا آن که وقت نماز، در محلی پیاده شدم. امام صادق(ع) به جوانی که در آن نزدیکی بز میچراند نگاهی کرد و فرمود: "ای سدیر! به خدا قسم! اگر پیروان من به تعداد این بزها بودند، بر جای نمینشستم(و قیام میکردم). سدیر گوید: بعد از تمام شدن نماز، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده تجاوز نمیکند.(کافی، ج2، ص190، ح4).
در قرآن مجید از شیطان نقل میکند که پس از اینکه به دلیل سجده نکردن بر انسان و تمرد از دستور الهی، رانده شد، به خداوند عرض کرد: " قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ"؛"پروردگارا! مرا تا روزی که بر انگیخته خواهند شد مهلت ده"(حجر، 36). شیطان در این درخواست دو مطلب را از خداوند متعال خواسته است: 1. به او مهلت داده شود، 2. این مهلت تا قیامت و روز مبعوث شدن بندگان ادامه داشته باشد.
پاسخ حضرت حق تعالی به او چنین است: " قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ * إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ؛تو از مهلت یافتگانی، تا روز و وقت معلوم"(حجر، 37و38) خداوند متعال به او مهلت داده است و درخواست اولی او را اجابت کرده است. اما درخواست دوم او او را که خواسته بود تا روز قیامت مهلت داشته باشد اجابت نشده است، بلکه تا روز و وقت معلوم به او مهلت داده شده است. پسرش این است که " وقت معلوم" چه زمانی است؟ در بحار الانوار، ج60 ص221، از امام صادق(ع) روایتی وارد شده است ابن وهب از امام درباره سرنوشت ابلیس در آیه پرسش میکند که این روز، چه روز و زمانی ااست؟ امام میفرمایند: "ای وهب! آیا تصور میکنی که آن روز زمانی است که خدا در آن روز مردم را مبعوث میکند؟(چنین نیست) بلکه خداوند ابلیس را تا روز قیام قائم ما مهلت میدهد. در آن زمان حضرت، ابلیس را محم میگیرند و گردن او را میزند و آن روز، زمان معلوم است."
قتل نفس زکیه: پس از آنکه اراده خداوند بر ظهور حضرت در دهم محرم قرار گرفت، بر اساس روایات 15 روز قبل از آن شخصی در مسجد الحرام کشته میشود. قتل وی که به قتل نفس زکیه مشهور است یکی از پنج علامت حتمی ظهور شمرده شده است. از امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت فرمود: "لیس بین قیام قائم آل محمد و بین قتل النفس الزکیه الا خمسة عشر لیلة ... ؛ بین قیام قائم و کشته شدن نفس زکیه [فاصله] نخواهد بود مگر پانزده شب". از برخی روایات استفاده میشود که این شخص جوانی است از فرزندان پیامبر به نام محمد بن الحسن که گویا چون انسان پاک و وارستهای بوده و بدون گناه کشته میشود؛ به نفس زکیه معروف گردیده است. وی در مسجد الحرام به شهادت میرسد. در فرازی ار روایت امام باقر(ع) که پیرامون امام زمان(ع) از آن بزرگوار نقل شده چنین آمده است:"
الف. احادیث و سخنانی که از وجود مقدس امام عصر(ع) در اینجا نقل میشود، برگرفته از توقیعات و نامههای آن حضرت است.
«الحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنّا، و نحن صنائع ربنا، و الخلق بعد منائعنا»؛«حق با ما(اهل بیت) است و کنارهگیری عدهای، از ما، هرگز سبب وحشتمان نمیشود؛ چرا که ما پرورش یافتگان پرودگاریم، و دیگر مخلوقین، پرورشیافتگان ما هستند»(بحار الانوار، ج53، ص178، ص9).
«من کان فی حاجة الله عزوجل کان الله فی حاجته»؛«هر کس به دنبال برآورده شدن حاجت خداوند باشد(برای نصرت دین او تلاش کند)، خداوند نیر برآورنده حاجت او خواهد بود»(همان، ج51، ص331، ح56).
«فلیعمل کل امر منکم بما یقرب من محبتنا، و یتجنَّب ما یدنیه من کراهتنا و سنخطنا»؛«پس هر یک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک سازد، و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ما است، دوری گزیند»(همان، ج53، ص176،ح7).
«ما ارعم انف الشیطان افضل من الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان»؛«هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمیساید، پس نماز بگزار و بینی ابلیس را به خاک بمال»(همان، ج53، ص182، ح11).
«اجعلوا قصدکم الینا بالمودة علی السنة الواضحة، فقد نصحت لکم، و الله شاهد علی و علیکم»؛«هدف و مقصد خویش را نسبت به محبت و دوستی ما(اهل بیت) بر مبنای عمل به سنت و اجرای احکام الهی قرار دهید؛ پس همانا که موعظهها و سفارشهای لازم را نمودم، و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه است»(همان، ج53، ص179،ح9).
الف. از روایات میتوان استفاده کرد که حضرت در قیافه مردی چهل ساله ظهور میکنند. آن بزرگوار دارای چهرهای گندمگون ، پیشانی بلند، ابروانی کشیده، چشمانی درشت وسیاه، دندانهای براق و گشاده است. در گونه راست ایشان خالی مشکین قرار دارد و اندام آن بزرگوار میانه است. ب. بعضى از ویژگىهاى آن وجود شریف که در سخنان معصومین علیهم السلام بیان گردیده، از این قرار است: او اهل عبادت و شب زنده دارى، زهد و ساده زیستى، صبر و بردبارى، عدالت و نیکوکارى است. آن حضرت سرآمد همگان در علم و دانش و وجود نازنینش چشمهسار برکت و پاکى است. او اهل قیام و جهاد، رهبر جهانى، انقلابىِ بزرگ، منجى نهایى و مصلح موعود بشریّت است. آن وجود نورانى از تبار رسول خداصلى الله وعلیه وآله وسلم و از اولاد فاطمه زهراعلیهاالسلام و نهمین فرزند از نسل سیدالشهداءعلیهالسلام است که به هنگام ظهور بر کعبه تکیه زند و پرچم پیامبر را در دست گیرد و با قیام خود دین خدا را زنده و احکام خداوند را در سراسر گیتى جارى کند و جهان را پر از مهربانى و داد گرداند پس از آن که پر از جور و بیداد شده باشد.( منتخب الاثر، فصل دوم، از ص 239 تا 383).
پاسخ: در مورد نحوه حکومت امام زمان(عج) به طور جزئی و موردی نمیتوان سخنی گفت که دقیقا ارکان حکومت، نحوه اداره جهان و قوای موجود در نظام چگونه خواهد بود، اما از روایات استفاده میشود که کل جهان تحت حکومت امام خواهد بود و حکومت واحد جهانی با یک بینش که همان اسلام است اداره خواهد شد و در نقاط مختلف دنیا یاران امام حکومت را به دست خواهند گرفت، آنان دستورات لازم را از امام گرفته و با فرمان و راهنمایی ایشان مردم را هدایت و رهبری خواهند کرد. همه مردم دنیا امتی واحده خواهند شد و ... بنابراین طبیعی است که مرزهای سیاسی کنونی ـ که ساخته دست سیاستمداران و گاهی ظالمان و کشور گشایان بوده بی معنا گردد و مردم دنیا مانند برادر دینی و اهل یک کشور، در همه جا کرامت و ارزش داشته و بیگانه و غیر بومی محسوب نشوند.
خداوند در سوره توبه آیه 33 و در سوره فتح آیه 28 و در سوره صف آیه 8 بشارت داده است که دین اسلام، بر همه ادیان غلبه میکند. مراد از این غلبه برتری ظاهری است، بدین معنا که دین اسلام بر جهان سیطره مییابد که بنابرروایات این برتری در زمان امام مهدی(عج) خواهد بود. قرآن در آیه 55 سوره نور نیز وعده حکومت اسلامی را بر زمین میدهد که بنابر روایات این حاکمیت در زمان امام مهدی(عج) اتفاق میافتد. امام باقر(ع) درباره آیه "الذین ان مکناهم..." فرمود: "این آیه برای آل محمد(ص) مهدی و اصحاب او است. مشرقها و مغربهای زمین (کل زمین) را در اختیار آنها قرار میدهد و دین را ظاهر میکند.(منتخب الاثر، فصل 7، باب1).
چرا تشیّع
در مباحث پیشین از چرایى دین تا چرایى اسلام بررسى شد؛ اکنون این پرسش رخ مى نماید که با وجود فرقه ها و مذاهب مختلف در جهان اسلام چه باید کرد؟ آیا مى توان به حقانیت مساوى و مطلق هر یک از مذاهب موجود فتوا داد یا در این میان مهتر و کهترى وجود دارد و صراط مستقیم هدایت تنها یکى از نحله هاى موجود است و دیگر مذاهب در رتبه فروترى قرار دارند؟ در این صورت راه راست کدام است و چگونه مى توان آن را در میان راه ها و مسالک گوناگون بازشناخت؟
اکنون برآنیم به یارى خداوند این مسئله را بکاویم. پیشاپیش باید توجه داشت که بررسى جامع و همه جانبه این مسئله بالغ بر ده ها جلد کتاب خواهد شد.
آنچه در این مختصر مى آید نیم نگاهى گذرا و فشرده است. در این باره نکاتى مقدماتى تقدیم مى گردد. و سپس به بررسى ماهیت تشیع، خاستگاه آن، پاره اى از مستندات دینى و امتیازات آن در برابر دیگر فرقه ها خواهیم پرداخت:
دین مبین اسلام در میان دیگر ادیان ویژگى هاى ممتاز و منحصر به فردى دارد. بررسى جامع و گسترده این امتیازات در گرو بررسى هاى گسترده و فراخى است.
در این مجال به اختصار پاره اى از آنها را مى کاویم:
1. خردپذیرى و خردپرورى
از امتیازات مهم اسلام، عقلانیت، خردپذیرى و بالاتر از آن خردپرورى آموزه هاى آن است. این مسئله در امور مختلفى نمودار است؛ از جمله:
1ـ1. نظام فکرى و عقیدتى اسلام: (مانند خداشناسى، هستى شناسى، انسان شناسى، راهنماشناسى و فرجام شناسى)؛
1-2. نظام اخلاقى اسلام؛
1-3. نظام رفتارى و قوانین و دستورات عملى؛
1-4. دعوت به تحقیق و پرسشگرى در انتخاب دین.
خردپذیرى آموزه هاى اسلام، از چنان وضوح و روشنى برخوردار است که قرآن مجید، آدمیان را به بررسى هوشمندانه و انتخاب خردمندانه دین دعوت کرده و هر گونه تحمیل و اجبار و پذیرش کورکورانه دین را نهى مى کند:
آیین زرتشت
در رابطه با آیین زرتشت ابهامات و اشکالات متعددى وجود دارند. برخى از این اشکالات جنبه تاریخى دارند، برخى کلامى و اعتقادى اند، بعضى مربوط به وثاقت کتاب آسمانى و اشکالاتى نیز راجع به حوزه هاى اخلاقى و رفتارى و یا نظام اجتماعى و خانوادگى آن مربوط مى شود. اکنون به اختصار به پاره اى از این موارد اشاره مى کنیم.
یک. نظرگاه تاریخى
اطلاع دقیقى پیرامون زمان پیدایش و ظهور زرتشت به عنوان پیامبر آیین مزدیسنى وجود ندارد. برخى از دانشمندان مانند هوسینگ در اصل وجود او تردید کرده و چون رستم و اسنفدیار شخصیتى موهوم دانسته اند.141 بعضى تاریخ ظهور او را 600 و برخى تا 6000 سال قبل از میلاد دانسته اند. قول مشهور آن است که او 660 سال پیش از میلاد پا به جهان گذاشته و سى سال بعد دعوى نبوت کرده و به سال 583 ق.م در آتشکده بلخ به دست تورانیان کشته شده است.142 محل تولد وى نیز مردد بین رى، آذربایجان، افغانستان، فلسطین، خوارزم و فارس است143. همچنین در مورد این که واقعاً او پیامبرى برگزیده از سوى خداست یا نه، اطلاع دقیقى در دست نیست و مسلمانان صرفا به استناد منابع دینى خود - نه با اتکا به ادله تاریخى - با زرتشتیان هم چون اهل کتاب رفتار نموده اند144. بنابراین فارغ از برخورد اسلام و مسلمانان با پیروان زرتشت و آیین او؛ هیچ دلیلى بر اعتبار و بنیاد الهى آن وجود ندارد
ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست
آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده
از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند
نکند منتظر مردن مایی آقا ؟!
ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم